فرهنگ ، تاریخ ایران و جهان

مطالبی در سبک زندگی ، تاریخ ، فرهنگ و تمدن ایران و جهان

فرهنگ ، تاریخ ایران و جهان

مطالبی در سبک زندگی ، تاریخ ، فرهنگ و تمدن ایران و جهان

طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تاریخ جهان» ثبت شده است

(۱) وى در آغاز، به تسالیان، خویشاوندى کهنى را که آن‌ها را از هراکلس به هم پیوند مى‌داد یادآور شد.[1] این‌چنین پس از آنکه با سخنانى دل‌پذیر و وعده‌هایى بزرگ، دل آن‌ها را به دست آورد، ایشان را متقاعد ساخت به واسطه‌ى حکمى از اتحادیه‌ى تسالیان[2]، فرماندهى را که وى از پدرش به ارث برده بود، به وى واگذارند.

(۲) پس از آن، وى نظر مردمان همسایه را به سوى خویش جلب کرد و آنان را با خود هم‌داستان کرد. آنگاه به سوى ترموپیل پیش رفت و شوراى آمفیکتیون[3] را گرد هم آورد و آن‌ها را متقاعد ساخت تا به واسطه‌ى حکم شوراى مرکزى، سیادت یونان را به وى واگذار کنند.

(۳) در طى مبادلات سیاسى با مردمان آمبراسى، با رویى خوش فرستادگان آن‌ها را پذیرا شده و به آنان باوراند که اکنون زمان براى استقلال‌شان اندکى زود است و وى آن را با خلوص نیت به آن‌ها خواهد بخشید!

(۴) اما براى ترساندن آن‌هایى که از اطاعت سربازمى‌زدند پیشاپیش سپاه مقدونى، با سازوبرگى رعب‌انگیز، قدم در راه نهاد. با راه‌پیمایى شتابان به بئوسى

رسید و اردویش را مجاور کادمه برپاکرد و وحشت را در تب بپراکند.

(۵) حدود همین زمان، آتنیان با این خبر که شاه تا بئوسى پیش آمده است، دیگر او را همچون گذشته به دیده تحقیر نمى‌نگریستند. چابکى مرد جوان و نیرویى که در کارهایش نمایان مى‌شد، ترس بزرگى را، بر آن‌هایى که مخالف وى بودند، مستولى ساخت.

(۶) از این روى، آتنیان از سویى حکم کردند که دارایى‌هاى واقع در اطراف شهر را به داخل شهر انتقال داده و از باروهاى شهر با دقتى هرچه تمام‌تر پاسدارى کنند؛ از سوى دیگر، نمایندگانى را به سوى اسکندر گسیل داشتند تا از وى بخواهند آن‌ها را، از اینکه فرماندهى را بى‌درنگ به وى واگذار نکردند، مورد عفو و بخشش قرار دهد.

(۷) دموستن نیز عضوى از این فرستادگان بود، اما به جاى آن که همراه با دیگر نمایندگان نزد اسکندر برود به مجرد آنکه به سیترون[4] رسید با پاى پیاده به آتن بازگشت؛ خواه به خاطر سیاست ضد مقدونى گذشته‌اش ترسیده بود، خواه مى‌خواست در مقابل دیدگان پادشاه پارسیان، مورد سرزنش قرار نگیرد.

(۸) در واقع گفته مى‌شود که وى براى پیشبرد سیاستى ضد مقدونى، پول هنگفتى از پارسیان دریافت کرده بود.[5] در این‌باره مى‌گویند که اشین[6] نیز با نکوهش دموستن، به خاطر فساد، در سخنرانى‌اى اعلام کرد: «کنون، بى‌گمان، طلاى شاه، وام‌هاى او را پوشانده است؛ ولى این نیز بسنده نخواهد کرد، زیرا هرگز دارایى و ثروت، روح یک مفسد را خرسند نگردانیده است.»[7]

(۹) اسکندر با مهربانى به نمایندگان آتنى پاسخ گفت و این‌چنین، عموم را از وحشت بزرگى که سراسر وجودشان را فراگرفته بود، رهانید. از دیگر سوى، اسکندر به فرستادگان و نمایندگان دستور داد به کورنت بروند. وقتى اعضاى اصلى مجمع گرد آمدند، شاه براى آن‌ها، با واژگانى سنجیده، سخنرانى کرد و یونانیان را متقاعد ساخت تا حکم کنند «که اسکندر، سپهسالار کل قواى یونان با قدرت تام خواهد بود و اینکه جملگى، جنگ علیه پارسیان را، به خاطر جنایت‌هایى که در حق یونانیان روا داشتند و به موجب آن مجرم شناخته شده‌اند، پى خواهند گرفت.» شاه پس اینکه این منصب را به چنگ آورد از آنجا با سپاه به مقدونیه بازگشت. [8]

 

 


[1]  . ر. ک. به: ژوستن، ۱۱، ۳ (Duxuniversaegentiscreatusest.) ؛ یک خویشاوندى افسانه‌اى، تمنیدها و آلوئادها را به هم پیوند مى‌داد. ن. ک به:
M.Sordi,Lalegatessalafinoad Alessandro Magno(1958),pp.68-69.
از این روى، از ۳۵۶-۳۵۷ پ. م اینان از فیلیپ حمایت مى‌کردند (دیودور، ک ۱۶، ۱۴، ۱-۲)

[2]  . درباره‌ى روابط اسکندر با اتحادیه‌ى تسالى؛ ن. ک. به:
H.D.Westlake,Thessalyinthefourthcentury B.C.(1935),p.217-223;M.Sordi,op.cit.,pp.302-306 اسکندر مى‌بایست از آزردن تسالیان خوددارى مى‌کرد، زیرا اینان آن‌چنان به قوانین خویش پایبند بودند که در واقع شاهان مقدونى بر آن‌ها حکم‌فرمایى مى‌کردند. ر. ک به: پولیب (۴، ۷۶)

[3]  . Leconseildes Amphictyons

[4]  . Citheron

[5]  . تبانى میان دموستن و دربار شوش مسلم بوده است. ر. ک. به:
Eschine,contre Ctes.156-164-173-209-239-250-259;justin,11,3;
پلوتارک (Demosthene,20,4-5) به اسنادى اشاره مى‌کند که اسکندر در ارگ شوش پیدا کرد و براى این خطیب ناگوار بود. ن. ک. به:
G.L.Cawkwell,The Crowningof Demosthenes,class.Quat.,19(1969),pp.176-177

[6]  . (Eschine) ؛ خطیب آتنى (حدود ۳۹۰-۳۱۴ پ. م). وى رقیب دموستن بود.

[7]  . ر. ک. به: Eschine,contre Ctes.173

[8] دیودوروس‌ سیسیلی‌. ایران و شرق باستان در کتابخانه تاریخی. جامى، 1384، ص 623.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۰۲ ، ۱۲:۳۶
محمد مهدی حبیبی