مقدمه
در زندگی روزمره به برخی مسائل و پدیده ها بر می خوریم که باید پاسخی خوب و سازنده برای آن داشته باشیم و در غیر اینصورت با مشکلاتی بسیاری در فرد و اجتماع مواجه می شویم.تاریخ بشر از ابتدای پیدایش همواره درگیری قابل رویت و غیر قابل انکاری داشته است که از آن به حق و باطل تعبیر شده است و دارای تاریخ خاص خود می باشد.پیروان ادیان همواره در جهت حق بوده و با جبهه مقابل برای اثبات اندیشه خود سالیان سال در حال مبارزه بوده اند. روش پیروان حق در این مبارزه دین و تعالیم آن می باشد و از آن استفاده کرده و می کنند.لذا باید از دین مفهوم درست در ذهن داشته باشیم تا بتوانیم با موارد درست برخورد و پاسخ مناسبی برای افکار خود داشته باشیم. در نوشته پیشرو سعی برآن شده است کاوشی در حوزه دین انجام پذیرد و به بحث های در این مورد پرداخته شود. اصولاً دینشناسى، در سطوح مختلف، به دیندارى منتهى مىشود نه به بیدینى. و کسانى که اعتقادات دینى ندارند، دین را نمىشناسند، و دربارۀ دین مطالعه نکردهاند، و همین است که «قرآن کریم» همواره، بر تعقّل و تفکّر و تأمّل... و احادیث بر درک تفقّهى و اجتهادى و آگاهانۀ دین تأکید کردهاند، و عقل را «حجّت باطنى» (راهنماى درونى) شمردهاند، که به «حجّت ظاهرى» (راهنماى برونى)، یعنى پیامبر و امام و شریعت الهى دلالت مىکند. و همین است که بعضى از بزرگان گفتهاند که «محال است فهم اجتهادى دین (دینشناسى) به بیدینى منتهى گردد». (حکیمی، 1390)[1]
[1] حکیمی م. (1390). حدیث (ص 19). دلیل ما.
- ۰ نظر
- ۲۸ خرداد ۰۲ ، ۱۰:۴۰