فرهنگ ، تاریخ ایران و جهان

مطالبی در سبک زندگی ، تاریخ ، فرهنگ و تمدن ایران و جهان

فرهنگ ، تاریخ ایران و جهان

مطالبی در سبک زندگی ، تاریخ ، فرهنگ و تمدن ایران و جهان

طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استعمار سنتى یا کهن‏» ثبت شده است

استعمار سنتى یا کهن‏

تسلط قدرت‏هاى بزرگ با اعمال زور بر حاکمیت کشورهاى کوچک. در گذشته دولت‏هاى سلطه‏گر بیشتر از راه فتح نظامى به گسترش خاک خود مى‏پرداختند و حاکم کشور مستعمره را نیز مستقیماً خود انتخاب مى‏کردند؛ مانند کشورهاى هند، تونس، الجزایر، مراکش و ... که مستعمره بودند. این نوع استعمار تا پایان جنگ جهانى دوم به شکلى پررنگ ادامه داشت و با بیدارى ملتها از بین رفت.

استعمار نو

در این شیوه، سلطه ظاهرى و تعیین مستقیم حاکم از سوى استعمارگران صورت نمى‏گیرد. بلکه سلطه به شکل غیر مستقیم است، یعنى زمامداران کشور مستعمره از مردم خود آن سرزمین هستند و ظاهراً کشور، تمام نشانه‏هاى استقلال همچون: مرز مشخص، پرچم مشخص، قانون اساسى و انتخابات را دارد اما در حقیقت، توسط عوامل استعمارى با برنامه‏ها و سیاست‏هاى آنها اداره مى‏شود. مانند زمان رضا خان و رژیم طاغوت در ایران.

استعمار فرانو

در این شیوه، ظاهراً قدرت‏هاى بزرگ، سلطه‏اى بر کشورهاى دیگر ندارند اما سلطه آنها در حدى است که تصمیم‏گیرى‏ها و سیاست‏گذارى‏هاى دولت‏هاى دیگر، در تمام عرصه‏هاى اقتصادى، سیاسى، فرهنگى و ... باید در راستاى منافع قدرت‏هاى سلطه گر شکل گیرد.

استعمارگران در این شیوه با ظاهرى مشروع و با شعارهایى مثل حقوق بشر، ایجاد صلح و امنیت، استقرار دموکراسى و آزادى، از طریق تهاجم وسیع خبرى، تبلیغى، فرهنگى و با استفاده از رسانه‏هاى عمومى به خصوص اینترنت، شبکه‏هاى ماهواره‏اى، فیلم‏هاى سینمایى و ... و به خدمت گرفتن روشن‏فکران وابسته داخلى و سایر گروه‏هاى همسو، اهداف استعمارى خود را دنبال مى‏کنند. مقام معظم رهبرى در مورد شکست این روش جدید استعمارى مى‏فرمایند: «البته این هم به جایى نخواهد رسد، چون چهره استعمار و استکبار، زشت‏تر از این حرف هاست؛ نمى‏تواند ظلم و ستمگرى و دد منشى خود را پنهان کند، نمونه‏اش عراق است.

امروز پرچم حقوق بشر در دست آمریکا و انگلیس و کشورهایى از این قبیل به یک چیز مسخره و خنده‏آور تبدیل شده است ... امروز دل ملت‏هاى اسلامى پر از نفرت از آمریکا و مستکبران است».

استکبار

از نظر لغوى یعنى انسان، اظهار بزرگى کند و آنچه را که از او نیست و براى او روا نیست ابراز دارد. بنابر این تعریف، استکبار، وصفى درونى است که مهمترین جلوه آن خود بزرگ بینى و خود را برتر از دیگران دانستن است.

از نظر سیاسى، استکبار، وجود نوعى سلطه‏گرى، سلطه جویى، بهره کشى فرهنگى، سیاسى و اقتصادى توسط اقلیتى محدود و زورگو و نفع‏طلب بر خیل عظیم توده‏هاى محروم مى‏باشد. منفعت‏طلبى به هر قیمتى‏از جمله ظلم و ستم بر انسان‏ها، به دست آوردن سلطه بر امکانات موجود در سراسر جهان و تصاحب ذخایر ملت‏هاى دیگر و به چنگ آوردن شریان حیات اقتصادى آنها و همچنین جلوگیرى از پیشرفت ملتهاى مستضعف براى ادامه حیات خویش از جمله ویژگى‏هاى استکبار است. 11

مقام معظم رهبرى، استکبار را یک دولت نمى‏دانند بلکه آن را یک مجموعه قدرت مى‏دانند و از آن به استکبار جهانى و گاه نظام سلطه تعبیر مى‏کنند که در رأس آنها آمریکا قرار دارد.

ایشان در مورد نظام سلطه و اهداف آن‏ها مى‏فرمایند: «قدرت‏هاى مستکبر جهانى و در رأس آنها ایالات متحده آمریکا، براى ملت‏هاى دیگر، حق حرف زدن و اظهار نظر کردن هم قائل نیستند، هر کارى که براى سیاست خودشان مفید و لازم بدانند ولو به ضرر ملتى یا ملت‏هایى باشند انجام مى‏دهند ...، یعنى یک طرف، فشار یک عده قدرتمند است که اگر درصد مسئله هم با هم اختلاف دارند، در تقسیم دنیا به مناطق نفوذ و فشار آوردن بر اکثریت مردم عالم، یک دست هستند و با هم اختلافى ندارند. اگر در تقسیم منابع غارت زده جهان سوم با کشورهاى فقیر، با هم درگیرى دارند- که دارند- اما در اصل غارت منابع و فشار بر روى دولت‏هایى که مقاومت کنند، با هم هیچ اختلافى ندارند» (بیانات رهبر معظم انقلاب، 13/ 8/ 1371).

همچنین سلطه فرهنگى، اقتصادى و به ویژه سلطه علمى را از جمله ابزارهاى استکبار جهانى براى حفظ سلطه بر ملت‏ها مى‏دانند و در مورد سلطه علمى مى‏فرمایند: «آن‏ها مى‏دانند که علم چقدر در قدرت بخشیدن به یک ملت و یک کشور تأثیر دارد، لذاست که اگر بخواهند نظام سلطه باقى‏

بماند، باید نگذارند آن بخشى که آنها مایلند سلطه‏پذیر باشند، داراى علم شوند؛ این یک استراتژى است که برو برگرد ندارد. (1/ 4/ 1383) و ما نمونه بارز این استراتژى را در مورد مسئله انرژى هسته‏اى کشورمان شاهدیم.[1]

 

 

 

[1] حسن قدوسى‏زاده، اصطلاحات سیاسى فرهنگى، 1جلد، دفتر نشر معارف - قم.

  • محمد مهدی حبیبی