فرهنگ ، تاریخ ایران و جهان

مطالبی در سبک زندگی ، تاریخ ، فرهنگ و تمدن ایران و جهان

فرهنگ ، تاریخ ایران و جهان

مطالبی در سبک زندگی ، تاریخ ، فرهنگ و تمدن ایران و جهان

طبقه بندی موضوعی

۴۲ مطلب با موضوع «قرآن» ثبت شده است

دعاى ششم از دعاهاى امام سجاد علیه السّلام است به نگام بامداد و شب:

[1 سپاس خداى را که بقدرت خود شب و روز را آفرید-] [2 و بتوانائى خویش بین‏شان فرق گذاشت (هر یک را از دیگرى جدا ساخت، شب را تاریک و روز را روشن گردانید)-] [3 و براى هر یک از آن دو (نسبت باوقات و اماکن) پایان معیّن و مدّت معلوم قرار داد-] [4 براى بندگان در آنچه که آنها را بسبب آن روزى و با آن پرورششان میدهد هر یک از شب و روز را بهمان اندازه (کوتاهى و بلندى) که از جانب او تعیین گردیده جاى یکدیگر میگمارد-] [5 و شب را براى ایشان آفرید تا از جنبشهاى رنج آور و دشواریهاى خسته کننده (روز) بیارامند، و آن را (براى بندگان چون) لباس و جامه گردانید تا در آن آرام گرفته بخوابند که آن بر ایشان‏آسایش و توانائى است، و تا بسبب آن خوشى و خوشگذرانى یابند (در قرآن کریم «س 25 ى 47» فرماید: وَ هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِباساً یعنى و او است خدائیکه شب را براى شما لباس گردانید)-] [6 و روز را براى ایشان بینا کننده (روشن) آفرید تا در آن فضل و احسان او را بطلبند، و وسیله روزیش را بدست آورند، و براى رسیدن بسود کنونى از دنیاشان و یافتن (وسائل) سود آینده (سعادت همیشگى) در آخرتشان در زمین او گردش نمایند-] [7 بهمه این‏ها حال ایشان را اصلاح و سازگار مینماید، و اخبار آنان (اعمال و کردارشان که از خوبى و بدى آنها خبر میدهد) را میآزماید، و مینگرد که اینان در اوقات طاعت (واجب یا مستحب) و در جاهاى واجبات و موارد احکامش چگونه‏اند (با آنان مانند کسى که دیگرى را میآزماید رفتار مینماید لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا وَ یَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى‏ «س 53 ى 31» یعنى) تا کسانیکه که با کردارشان بد کرده و آنانکه با رفتار شایسته نیکوئى نموده‏اند جزاء دهد-] [8 بار خدایا پس براى تو است حمد و سپاس که صبح را براى ما (بروشنى روز) شکافتى (آشکار نمودى یا آنکه تاریکى صبح را شکافتى و آن را براى ما هویدا ساختى) و بوسیله آن ما را از روشنى روز بهره‏مند گردانیدى، و بجاهائیکه روزیها بدست میآید بینا فرمودى، و در آن از پیشامدهاى بلاء و سختیها نگهداشتى-] [9 بصبح در آمدیم و همه چیزها از آسمان و زمینشان و آنچه در هر یک از آن دو پراکنده ساختى از آرام و جنبنده و ایستاده و رونده آن و آنچه در هواء بالا رفته و آنچه در زیر خاک پنهان است، بصبح در آمدند در حالیکه همه ملک (در اختیار) تو هستیم-] [10 بصبح در آمدیم در پنجه (قدرت) تو که پادشاهى و توانائیت ما را فرا میگیرد، و اراده و خواست تو ما را گرد میآورد، و از روى امر و فرمان تو است که در کارها دست میبریم، و در تدبیر تو (آنچه بر وفق مصلحت قرار داده‏اى) رفت و آمد مینمائیم-] [11 از هر سودى جز آنچه فرمان تو بر آن رفته (آن را آفریده‏اى) و از هر نیکى جز آنچه بخشیده‏اى براى ما نیست-][1]

 

 

 


[1] على بن الحسین، امام چهارم علیه السلام، الصحیفة السجادیة / ترجمه و شرح فیض الإسلام - تهران، چاپ: دوم، 1376ش.

  • محمد مهدی حبیبی

یکی از اخلاق پسندیده در منزل استفاده کردن از عطر و خوشبوکردن خود در منزل است این کار علاوه بر اینکه به عنوان الگوی برای دیگر افراد خانواده می باشد سبک زندگی را هم تحت تاثیر خود قرار می دهد که آثار بسیاری در حوزه رفتاری همسران و فرزندان می گذارد که در احادیث ذیل به مواردی از آن اشاره می گردد.

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:- یا على- بر تو لازم است که- در هر روز جمعه‏[1]- از بوى خوش استفاده نمائى.

زیرا این کار شیوه و سنّت من است.

و تا هنگامى که آن بوى خوش از تو استشمام مى‏ گردد براى تو حسنه نوشته مى‏شود[2].

امام رضا علیه السلام فرمود: براى یک مرد سزاوار نیست که استفاده نمودن از بوى خوش را در هر روز ترک نماید.

و چنانچه این امر براى او- در هر روز- مقدور نیست. یک روز در میان به انجام آن بپردازد.

و چنانچه یک روز در میان نیز براى او مقدور نیست. بر او لازم است که در هر روز جمعه از بوى خوش استفاده نماید[3].[4]

 


[1] ( 2)- لازم به یادآورى است که استفاده نمودن از بوى خوش در تمام روزهاى هفته مورد توصیه قرار گرفته و اختصاص به روز معیّنى ندارد.

امّا استفاده از آن در روز جمعه مورد تأکید بسیار قرار گرفته و از ترک نمودن آن نهى شده است.

[2] ( 3)- قال رسول اللَّه صلى الله علیه و آله لأمیرالمؤمنین علیه السلام:- یا علیّ- علیک بالطیب فی کلّ جمعة.

فإنّه من سنّتی.

و تکتب لک حسناته. مادام یوجد منک رائحته( مکارم الأخلاق ج 1 ص 104).

[3] ( 4)- عن معمّر بن خلّاد عن أبی الحسن علیه السلام قال: لا ینبغی للرجل أن یدع الطیب فی کلّ یوم.

فإن لم یقدر علیه. ف یوم و یوم لا.

فإن لم یقدر. ففی کلّ جمعة. و لا یدع( الکافی ج 6 ص 510).

[4] موسوى جزایرى، سید هاشم، مردان رحمت شده و مردان نفرین شده، 1جلد، ناجى جزایرى - قم، چاپ: سوم، 1390 ه.ش.

  • محمد مهدی حبیبی

در دوحدیث ذیل به همکاری در خانه و منزل اشاراتی دارد:

الامام الباقر «علیه السّلام»: انّ فاطمة ضمنت لعلیّ «علیه السّلام» عمل البیت و العجین و الخبز و قمّ البیت، و ضمن لها علیّ «علیه السّلام» ما کان خلف الباب: نقل الحطب و أن یجیء بالطّعام...[1].

 امام باقر «علیه السّلام»: فاطمه «سلام اللّه علیها»، در خانۀ على «علیه السّلام» متعهّد شد که کارهاى خانه و خمیر کردن و نان پختن و جارو کردن را انجام دهد؛ على «علیه السّلام» نیز تعهد

داد که کارهاى بیرون از خانه را به انجام رساند، یعنى: آوردن هیزم و تهیۀ غذا و خوراک...

٢ الامام الصّادق «علیه السّلام»: تقاضى علیّ و فاطمة الى رسول اللّه «صلّى اللّه علیه و آله» فی الخدمة.

فقضى على فاطمة «سلام اللّه علیها» بخدمتها ما دون الباب، و قضى على علیّ «علیه السّلام» بما خلفه[2].

* امام صادق «علیه السّلام»: على «علیه السّلام» و فاطمه «سلام اللّه علیها»، براى کارهاى خانه، از پیامبر «صلّى اللّه علیه و آله» نظر خواستند. پیامبر «صلّى اللّه علیه و آله» چنین قرار داد که فاطمه «سلام اللّه علیها» کارهاى داخل خانه را انجام دهد، و على «علیه السّلام» کارهاى بیرون از خانه را. (حکیمی، 1395)[3]

 

 


[1]  . «بحار» ١٩٧/١٤.

[2]  . «وسائل» ١٢٣/١٤.

[3] حکیمی م. (1395). ترجمه الحیاة (ج 8، ص 567). دلیل ما.

  • محمد مهدی حبیبی

یکی از اموری که در زندگی انسان مورد اهمیت است داشتن بینش صحیح و درست در طول حرکت مسیر است تا به یکباره از مسیرهای انحرافی

راه نپیماید.لذا امیرالمومنین علی علیه السلام در حدیثی زیبا این انحراف از مسیر اصلی را در بی بصیرتی مشخص می کند و مثالی زیبا درباره

این حرکت ناصحیح بیان می کند که اندیشدن در این باب دریچه ای عمیق در دید زندگی انسان می گشاید.

امام علی علیه السلام:

العامِلُ عَلى غَیرِ بَصیرَةٍ کالسّائرِ عَلى سَرابٍ بِقِیعَةٍ، لا تَزیدُهُ سُرعَةُ سَیرِهِ إلاّ بُعدا؛

کسى که بدون بصیرت عمل کند، مانند کسى است که به دنبال سراب بیابان راه پیماید. او هر چه تندتر رود دورتر مى‏ افتد.

امالی مفید: ص۴۲، ح۱۱

  • محمد مهدی حبیبی

پذیرش حق و قبول آن بعنوان یکی از معیارهای والای اخلاقی در بین انسان ها می باشد لذا در کلام بزرگان به رعایت این مهم اشارات بسیاری شده است که در ادامه به یک مورد از این موارد در سیره امام حسین علیه السلام پرداخته می شود:

«اِنَّ رسولَ اللّٰه «ص» اَوصىٰ اِلى اَمیرِ المؤمنین «ع»؛ وکان فیما اَوصىٰ بِه... وَاَنْ تَقْبَلَ الحقَّ مِمَّنْ جاءَ بِه، صغیراً کان اَو کبیراً...».

رسول خدا «ص» به امیرالمؤمنین «ع» چند وصیّت کرد، از جمله اینکه: حق را از هر کس بگوید بپذیر، کوچک

باشد گوینده یا بزرگ.

- «خصالِ شیخِ صدوق» / ۵۴۳ (حکیمی، 1391)[1]

 

 

[1] حکیمی م. (1391). امام حسین (ع)؛ پیام معصومین (ع) به انسانها و انسانیتها (ص 21). دلیل ما.

  • محمد مهدی حبیبی

اقرار به گناه در حضور دیگران جایز نیست بلکه اگر اشاعه گناه باشد، حرام است. اعتراف به گناه تنها در پیشگاه خداوند باید صورت گیرد.

از سرمایه هاى بزرگ آدمى در زندگى آبرو و شخصیت اوست، و هر چیزى که آن را تهدید کند، گویا جانش را به خطر انداخته است. هر انسانى در زندگى چهار سرمایه دارد که تمامى آن باید حفظ شود جان، مال، ناموس و آبرو.

قرآن کریم مى فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ...»(1) «اى اهل ایمان از بسیارى از گمان ها خوددارى کنید که بعضى از آنها پندارهایى غلط و گناه است و درباره یکدیگر تجسّس و پرس و جو نکنید و...».

در این آیه با ترتیب جالبى از سه کار زشت نهى شده:

در مرحله نخست، مسلمانان را از بدگمانى نسبت به مؤمنانى که تشکیل دهنده اعضاى اصلى جامعه اسلامى هستند، نهى مى کند زیرا این بدبینى به افراد، منشأ تجاوز به شخصیت ایشان مى شود.

در مرحله دوم، از تحقیق درباره گناهان و لغزش هاى دیگران نیز برحذر مى دارد.

مرحله سوم، غیبت است که اگر از عیب کسى آگاه شدیم، آن را براى دیگران بازگو نکنیم تا آنها به او بدگمان شده و سبب آبروریزى شود.

حکمت کلّى این سفارش ها در این است که هر اندازه روابط اجتماعى اعضاى جامعه با هم دوستانه تر و صمیمى تر باشد، اهداف زندگى شان بهتر تحقّق مى یابد. پس باید از آنچه که سبب بدگمانى و بدبینى یکدیگر مى شود و دوستى و صمیمیت و انس و اُلفت آنان را تهدید و تضعیف مى کند، جلوگیرى کرد.

از آن جا که اعضاى جامعه اسلامى به طور طبیعى داراى خطاها و لغزش هایى هستند، در این صورت اگر بنا باشد هر کسى خودسرانه خطاهاى دیگران را پى گیرى و کشف کرده و به رُخش بکشد، یا به دیگران بگوید، هیچ اعتمادى بین افراد جامعه باقى نمى ماند.

هم چنین اگر قرار باشد هر شخص گناهکار لغزش هاى خویش را به دیگران اعلام کند، در حقیقت هم آبروى خود را ریخته و هم دوستى ها و صمیمیت ها و علاقه هاى بین خود و دیگران را از بین مى برد خداى متعال راضى نیست تا به آبروى مؤمنان خدشه اى وارد شود و ستّاریت او اقتضا مى کند که خطاها و کمبودهاى افراد از نظر دیگران پوشیده بماند.

فخر است براى من فقیر تو شدن‏

 

از خویش گسستن و اسیر تو شدن‏

     

 

طوفان زده بلاى قهرت بودن‏

 

یکتا هدف کمان و تیر تو شدن‏

     

 

نیز مصلحت هاى جامعه اسلامى اقتضا مى کند که این لغزش ها و کمبودها و مسایل مربوط به زندگى شخصى افراد براى دیگران آشکار نشود. افزون بر این تجربه هم به ما آموخته، تا هنگامى که به کسى خوش بین هستیم، گرایش قلبى ما- که یک گرایش برخاسته از رابطه هاى ایمانى الهى و در طریق کمال انسانى است- به سوى او بیشتر خواهد بود، و برعکس، هرگاه از لغزش هاى وى آگاه شویم، طبعاً علاقه ى ما به او کاسته مى شود ایشان نیز متقابلاً درباره ما همین حالت را پیدا مى کند. اگر این وضع در جامعه شیوع پیدا کند، دیگر افراد به هم محبتى نخواهند داشت کم کم این بى محبتى و کم لطفى عمومى، سبب از هم گسیختگى جامعه اسلامى مى شود.

در این راستا از روایت زیباى کلام امام على علیه السلام که تأییدى بر پاسخ ماست، بهره مى بریم که فرمود: لوتکاشفتم ما تدافنتم‏(2) «اگر از اسرار هم آگاه مى شدید، جنازه یکدیگر را دفن نمى کردید».

کوتاه سخن، این که خداوند نخواسته که مردم به هم بدبین و متنفر باشند و بغض و کینه یکدیگر را در دل داشته باشند. براى دستیابى به چنین دیدگاهى باید سعى کرد تا اسرار مردم پوشیده بماند و کسى در پى آگاهى از آنها نباشد و اگر هم اتفاقا کسانى مطلع شدند براى دیگران بازگو نکنند تا چه رسد این که انسان بخواهد با زبان خویش گناهان و لغزش هاى پنهانى اش را به دیگران اعلان کند

(1) حجرات (49)، آیه. 12
(2) مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج 77، ص 385، ح. 10

  • محمد مهدی حبیبی

ارتباط با خداوند یکی از راه های کاهش و از بین بردن اضطراب و نگرانی در دنیای کنونی بوده است لذا شناخت آثار متعدد رفتاری و اخلاقی این راه ارتباطی با خداوند تاثیر بسزایی در مداومت در این امر ایفا می کند در ادامه کلامی از امیرالمومنین علیه السلام در مورد تاثیر اخلاقی نماز بر انسان ها را بیان می کنیم: حضرت على (علیه السلام) در خطبه 192 نهج البلاغه معروف به خطبه قاصعه گوشه هایى از مفاسد اخلاقى همچون کبر و سرکشى و ظلم را برمى شمرد و سپس مى فرماید: خداوند بندگانش را، با نماز و زکات و تلاش در روزه دارى، حفظ کرده است. آنگاه در مورد آثار اخلاقى نماز مى فرماید: «تَسْکیناً لاِطرْافهِمِ، تَخْشیعاً لاِبصْارهِمِ، تَذْلیلاً لِنُفُوسِهِمْ، تَخْفیضاً لِقُلُوبِهِم، اِزالَهً لِلْخَیلاءِ عَنْهُم».(1) (نماز به همه وجود انسان آرامش مى بخشد، چشمها را خاشع و خاضع مى گرداند، نفس سرکش را رام، دلها را نرم و تکبر و بزرگ منشى را محو مى کند.»

(1) نهج البلاغه، ص. 294

  • محمد مهدی حبیبی

وَ قَالَ علیه السلام صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ وَ الْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ الْمَوَدَّةِ وَ الاِحْتِمَالُ قَبْرُ الْعُیُوبِ.

وَ رُوِیَ أَنَّهُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ فِی الْعِبَارَةِ عَنْ هَذَا الْمَعْنَى أَیْضاً الْمُسَالَمَةُ خَبْءُ الْعُیُوبِ

امام علیه السّلام (در ستایش راز دارى و گشاده روئى و بردبارى از سختیها) فرموده است:

(۱) سینۀ خردمند مخزن راز او است (خردمند بیگانه را از راز خود آگاه نمى‌سازد) (۲) و گشاده روئى و خوش خوئى دام دوستى است (با خوشخویى و گشاده روئى مى‌توان دلهاى مردم را بدست آورد) (۳) و تحمّل و بردبارى از سختیها پوشندۀ بدیها است (چون شخص در برابر سختیها بردبار بود مردم از او خوشنود بوده از عیوب و بدیهایش چشم مى‌پوشند، یا آنکه بواسطۀ خوددارى عیوب او آشکار نگشته نادانیهایش فاش نشود.

سیّد رضىّ «علیه الرّحمة» مى‌فرماید:) و روایت شده است که آن حضرت علیه السّلام در تعبیر این مطلب نیز فرموده است: (۴) صلح و آشتى پنهان کردن عیبها است (اگر بجاى زد و خورد بین دو کس صلح و آشتى برقرار گردد مردم به بدیهاى آنان آگاه نشوند. و در بعضى از نسخ نهج البلاغه چنین ضبط شده: المسالمة خباء العیوب یعنى صلح و آشتى خرگاه و رو پوش عیبها است، زیرا دو کس در زد و خورد عیوب یکدیگر را آشکار مى‌سازند و اگر صلح و آشتى نمودند لب بعیب هم نگشایند)[1]

 

 


[1] فیض‌الاسلام اصفهانی، علی‌نقی، ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام)، جلد: ۶، صفحه: ۱۰۹۰، سازمان چاپ و انتشارات فقیه (تالیفات فیض الاسلام)، تهران - ایران، 1368 ه.ش.

  • محمد مهدی حبیبی

وَ قَالَ علیه السلام أَزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ وَ رَضِیَ بِالذُّلِّ مَنْ کَشَفَ ضُرَّهُ وَ هَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَیْهَا لِسَانَهُ.

 امام علیه السّلام (در نکوهش طمع و آز و اظهار گرفتارى و تنگدستى و بى‌اندیشه سخن گفتن) فرموده است:

(۱) کوچک گردانید خود را کسیکه طمع و آز (بآنچه در دست مردم است) را روش خویش قرار داد (زیرا لازمۀ طمع نیازمندى و فروتنى است، و لازمۀ نیازمندى و فروتنى پستى و کوچکى) (۲) و بذلّت و خوارى تن داده کسیکه گرفتارى و پریشانى خود را (نزد دیگرى) آشکار نماید (زیرا لازمۀ اظهار گرفتارى و پریشانى حقارت و زیر دستى است) (۳) و نزد خویش خوار است کسیکه زبانش را حکمران خود گرداند (بى‌تأمّل و اندیشه هر چه به زبانش آید بگوید که بسا موجب هلاک و تباهى او گردد، و چنین کس مقام و منزلتى براى خود در نظر نگرفته است).[1]

 


[1] فیض‌الاسلام اصفهانی، علی‌نقی، ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام)، جلد: ۶، صفحه: ۱۰۸۸، سازمان چاپ و انتشارات فقیه (تالیفات فیض الاسلام)، تهران - ایران، 1368 ه.ش.

  • محمد مهدی حبیبی

یکی از اموری که انسان برخورد می کند بحث دنیا و آنچه در آن می باشد یک بعد شخصیتی و ماهیتی در این موضوع بحث های اللهی می باشد که ادیان در طول تاریخ برای هدایت بشر پا به عرصه این دنیا نهاده اند و عده ای به آنها گرویده اند و در مقابل گروهی از انسان ها این دنیا را نهایت زیست بشر می دانند و ماده را اصالت می دهند و بحث های از این دست که در تقابل با گروه انبیا پیروان آنها قرار گرفته اند. باید تفکر و تعقل کرد درباره دنیا و آنچه درست است را گرفت که به جد سخن انبیا و صالحان درست می باشد و این دنیا با تمام آنچه در آن است دار قرار برای انسان نمی باشد و بعد از رشد و نمو طبیعی این جهان را ترک و باتوجه به کردارهای خود در جهان دیگر مورد بازخواست قرار می گیرد. پس باید را درست را انتخاب و پیمود که امیرالمومنین علی علیه السلام در این باره می فرماید:

و از سخنان آن حضرت علیه السلام است که در باره کناره‏گیرى از دنیا و وادار کردن باعمال آخرت فرماید:

اى فرزند آدم بزرگترین اندوهت آن روزى نباشد که اگر بدان نرسى از عمر تو نیست، زیرا که اندوهت یک روز است، و همانا هر روز که بدان برسى خداوند روزى تو را در آن روز برساند، و بدان که همانا تو چیزى که بیش از خوراک و قوت تو باشد بچنگ نیاورى جز اینکه در آن چیز خزینه دار دیگران هستى، رنج و تعب تو در دنیا براى آن بسیار است و بهره‏اش نصیب وارث تو است، و روز باز پسین بخاطر آن حساب تو بدرازا کشد، پس در زندگى خود بمال و اندوخته‏ات سعادتمند و خوشبخت شو، و براى روز رستاخیز خود توشه در پیش فرست که آن توشه پیشاپیش تو باشد، زیرا که سفر دور است، و وعده‏گاه قیامت است، و منزلگاه بهشت است یا دوزخ.[1]

 


[1] مفید، محمد بن محمد، الإرشاد للمفید / ترجمه رسولى محلاتى - تهران، چاپ: دوم، بى تا.

  • محمد مهدی حبیبی