انگیزههاى فیزیولوژیک
حکمت بالغۀ خداوند که نعمت وجود را به مخلوقاتش عطا فرمود، چنین اقتضا مىکند که در آنها ویژگیها و صفات مخصوصى به ودیعه بگذارد و آنها را شایستۀ انجام وظایفى کند که براى انجام آن آفریده شدهاند.
... رَبُّنَا الَّذِی أَعْطىٰ کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدىٰ«خداى ما آن کسى است که همۀ موجودات عالم را نعمت وجود بخشیده، سپس به راه کمالش هدایت کرده است.»[1]سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى اَلَّذِی خَلَقَ فَسَوّٰى وَ الَّذِی قَدَّرَ فَهَدىٰ«(اى پیامبر) به نام خداى خود که برتر و بالاتر از همۀ موجودات است به تسبیح و ستایش مشغول باش. آن خدایى که عالم را آفرید و همه را به حد کمال خود رسانید. و آن خدایى که هر چیز را قدر و اندازه داد و به راه کمالش هدایت نمود.»[2] انگیزههاى فیزیولوژیک از ویژگیهاى مهمى است که خداوند در سرشت وجود حیوان و انسان به ودیعه نهاده است. این انگیزهها دو نوع هستند. یکى از آنها براى بقاى فرد، و دیگرى براى بقاى نوع ضرورى است.
کارهاى فیزیولوژیک در حیوان و انسان، در نهایت، به انجام وظیفۀ مهم بیولوژیک منجر مىشود. این فعل و انفعالات فیزیولوژیک نیازهاى بدن را تأمین مىکند و به جبران عوارضى مانند نقص عضو یا کمبود مواد شیمیایى مىپردازد که گاهى در بدن به وجود مىآید، و در برابر هر نوع اختلال یا اضطراب و عدم تعادل، مقاومت مىکند. اساسا انگیزههاى فیزیولوژیک همواره به اندازهاى معیّن، آن توازن حیاتى را که براى حفظ و بقاى وجود انسان لازم است، حفظ مىکنند. مثلا وقتى در اثر کمبود غذا در خون یا کمبود آب در بافتهاى بدن اختلالى در توازن آن به وجود مىآید و یا، حرارت یا برودت بدن از درجهاى معین فراتر مىرود و یا خستگى، از مقدارى معیّن مىگذرد، بلافاصله عوامل معیّنى براى بازگرداندن حالت سابق به بدن به کار مىافتند و فرد را به انجام فعالیتهاى لازم وامىدارند.
تحقیقات جدید فیزیولوژیک روشن کرده است[3] که در بدن انسان و حیوان نوعى تمایل طبیعى نسبت به حفظ توازن در درجهاى ثابت وجود دارد، طورى که اگر این توازن مختل شود عاملى در او برانگیخته مىشود که به انجام فعالیّت هماهنگسازى براى بازگرداندن بدن به حالت توازن سابق وادارش مىکند. این فعّالیّت هماهنگسازى، گاهى تنها بر اساس یک عمل فیزیولوژیک و بدون دخالت ارادۀ انسان صورت[4]مىپذیرد. مانند ریزش عرق از بدن به هنگام بالا رفتن درجۀ حرارت، که این کار خود به خود به دلیل تبخیر عرق، درجۀ حرارت بدن را پایین مىآورد یا وقتى که یک شىء خارجى وارد چشم و زیر مژههاى آن مىشود، بدون اراده اشک جریان مىیابد و همین اشک، چشم را از آسیب خارجى حفظ مىکند. گاهى این فعالیت توافقى با انجام یک کوشش ارادى مشخص توسط فرد انجام مىگیرد، مانند خوردن غذا هنگام گرسنگى و یا نوشیدن آب در حالت تشنگى.
همین نظریۀ «توازن» حیاتى را که اخیرا توسط دانشمندان کشف شده قرآن کریم در چهارده قرن پیش بیان کرده است؛ آنجا که مىفرماید:
وَ الْأَرْضَ مَدَدْنٰاهٰا وَ أَلْقَیْنٰا فِیهٰا رَوٰاسِیَ وَ أَنْبَتْنٰا فِیهٰا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ مَوْزُونٍ«و زمین را گسترانیدیم و در آن کوههاى عظیم بر نهادیم و از آن، هر چیز را مناسب و موافق حکمت و عنایت برویانیدیم.»[5]... وَ خَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِیراً«... و (خداوند) همه چیز را آفرید آنگاه آن را در اندازهاى معیّن قرار داد.»[6]... وَ کُلُّ شَیْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدٰارٍ«... و هر چیزى در نزد او (خدا) به اندازه است.»[7]إِنّٰا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنٰاهُ بِقَدَرٍ«ما همه چیز را در اندازهاى مشخص آفریدیم.»[8] بنابراین انسان - و همچنین حیوان - با روشى مشخص و حسابشده و در اندازهاى معیّن آفریده شده است به طورى که از نظر توازن و هماهنگى در اندازهاى مشخص قرار دارد و هرگاه این توازن به هم بخورد یک سرى انگیزۀ فیزیولوژیک به کار مىافتد و انسان - و نیز حیوان - را به انجام انواع فعالیتهاى هماهنگکننده - که براى برگرداندن حالت توازنى سابق به بدن لازم است - وادار مىکند.[9]
[1] - طه: ۵۰.
[2] - اعلى: ۱-۳.
[3] - این تحقیقات را «والتر کانن» فیزیولوژیست امریکایى انجام داد و در کتابى، زیر عنوان: «حکمت بدن» منتشر کرد. Cannon,W.B.The Wisdom of the body,New york: - Norton,1932.
[4] نجاتی، محمد عثمان، قرآن و روانشناسی، صفحه: ۳۲، آستان قدس رضوی. بنیاد پژوهشهای اسلامى، مشهد مقدس - ایران، 1381 ه.ش.
[5] - حجر: ۱۹.
[6] - فرقان: ۲.
[7] - رعد: ۸.
[8] - قمر: ۴۹.
[9] نجاتی، محمد عثمان، قرآن و روانشناسی، صفحه: ۳۳، آستان قدس رضوی. بنیاد پژوهشهای اسلامى، مشهد مقدس - ایران، 1381 ه.ش.
- ۰۲/۱۱/۰۱