چگونه مردمانى را که مىخواستند شورش کنند، مطیع ساخت
(۱) از دیگر سوى، اسکندر پس از آگاهى از این که بسیارى از یونانیان تمایل به شورش دارند، بسیار نگران شد.
(۲) در واقع، چون دموستن[1] سیاستى ضد مقدونى را پیش مىبرد، آتنیان از
خبر مرگ فیلیپ خرسند شده، دیگر نمىخواستند فرماندهى یونانیان را به مقدونیان واگذارند. آنها با فرستادن مأموران مخفى براى آتال، پیمان سرى همکارى دوجانبهاى را با وى منعقد کردند و بسیارى از شهرهاى یونانى را برانگیختند تا خواستار آزادى خویش شوند.
(۳) از دیگر سوى، اتولىها[2] به بازگشت تبعیدیان آکارنانى[3] که توسط فیلیپ تبعید شده بودند، حکم کردند. به تحریک آریستارک[4]، مردمان آمبراسى[5]، ساخلویى را که فیلیپ مستقر کرده بود، بیرون رانده و حکومتى دموکراتیک در شهر برپاکردند.
(۴) تباییان نیز چون آنها، حکم به اخراج ساخلویى که کادمه را در اشغال خویش داشت، داده و تصمیم گرفتند فرماندهى یونانیان را به اسکندر نسپارند.
آرکادیان که تنها یونانیانى بودند که فرماندهى را به فیلیپ واگذار نکرده بودند، از اسکندر نیز اطاعت نکردند.
(۵) دیگر شهرهاى پلوپونز، نظیر آرگوسیان، الیدیان، لاسدمونیان و برخى مردمان دیگر، جملگى سوداى استقلال را در سر مىپروراندند. بسیارى از قبایلى که در آن سوى مرزهاى مقدونیه مىزیستند نیز سوداى شورش داشتند و در بین بربرهایى[6] که در این منطقه مىزیستند، آشوب و ناآرامى زیادى حکمفرما بود.
(۶) اما به رغم مشکلات بزرگ و تهدیدهاى جدى که پادشاهى با آنها مواجه بود، اسکندر که در آن زمان جوانى بیش نبود، به رغم انتظار، امور عمومى را در اندک زمانى، هرچند که بسیار دشوار بودند، سروسامان داد. وى با برخى از آنان
وارد مذاکره شد و آنان را متقاعد کرد و اینچنین، نظرشان را به سوى خویش جلب کرد و با پراکندن ترس و وحشت در میان برخى دیگر، آنان را به راه راست رهنمون کرد. سر آخر، برخى دیگر نیز از طریق نیروى قهریه، مطیع شده و تحت فرمان او درآمدند.[7]
[1] . (Demosthene) ؛ خطیب و سیاستمدار آتنى (۳۸۴-۳۲۲ پ. م)
[2] . (Etoliens) ؛ ساکنین اتولى (Etolie) که سرزمینى بود واقع در شمال خلیج کورنت.
[3] . Acarnanie
[4] . این آریستارک (Aristarque) شناخته نشده است.
[5] . دربارهى آمبراسى (Ambracie) ؛ ن. ک به:
N.G.L.Hammond,Epirus(1967),pp.135-149
شهر اهمیت راهبردى زیادى براى مقدونیان داشته است. دربارهى وضع سیاسى در یونان از زمان خرونه (Cheronee) ؛ ر. ک به:
C.Roebuck,Thesettlementsof Philip IIin338 B.C.,class.phil.43(1948),pp.73-92
[6] . منظور ایلیرىها و ترىبالهاست. ر. ک به: آریان (۱، ۱، ۴)
[7] دیودوروس سیسیلی. ایران و شرق باستان در کتابخانه تاریخی. جامى، 1384، ص 620.
- ۰۲/۱۰/۱۹