روش شناسی درمان حسرت
درک مثبت از خویشتن
در حالى که رفتار ظاهرى اشخاص، ملاک ارزشهاى واقعى آنها نیست، مردم همیشه به موفّقیتهاى خود فکر مىکنند و عدم موفّقیت را نشانههاى ضعف و ناتوانى مىدانند. معمولاً میزان توقّع هر فرد، بالاتر از حدّ توانایىاش است.
به عنوان مثال، فردى در بازى تنیس بازنده مىشود، در حالى که از قبل، خود را برنده تصوّر مىکرد، به همین علّت، ناراحت مىشود؛ چرا که توقّع او بالاتر از حدّ توانایىاش است. برعکس، فردى در یک مسابقۀ تنیس بین المللى، با موفّقیت چشمگیرى رو به رو مىشود و آن را ملاک لیاقت و ارزشمندى خود مىشمارد. در حقیقت، همین گونه نیز هست؛ امّا با کمى دقّت، قضاوت در هر دو مورد، اغراقآمیز است و ملاک منطقى ندارد. اگر پندار شما در مورد خویشتن، در حدّ بسیار بالایى است و خود را از هر جهت از دیگران بالاتر مىدانید، رفتار شما تحت تأثیر این تصوّر (بزرگپندارى) قرار خواهد گرفت و همیشه در معرض نگرانى خواهید بود که مبادا به این پندار شما خللى وارد شود.
در هر حال، چه خود را وجودى شایسته و بالاتر از دیگران بدانید و چه کمتر از آنچه هستید تصوّر کنید، در هر دو صورت، نگرانى به سراغ شما خواهد آمد و چنین بینشى خطاست. اعتماد به نفس، شما را از خشم، پریشانى، بیزارى از خود و افسردگى نجات داده، باعث مىشود که به توانایىهاى ذاتى خود آگاهى یابید و بر زندگىتان مسلّط شوید.
ما براى ارزیابى و شناخت خود، سه منبع داریم که عبارتاند از:
۱. خود مشاهدهگرى: ما از طریق مشاهدۀ حالات، رفتار، کردار و گفتار خویش، نسبت به خود، آگاه مىشویم. نقصها و کمبودهایمان را مىشناسیم و رفتارها و شناختهاى خود را تحت کنترل در مىآوریم. هدف از خودمشاهدهگرى، بررسى خود، براى پى بردن به معایبمان است. وقتى فردى به طور معقول و منطقى، در خود فرو مىرود و زوایاى وجود خود را خوب بررسى مىکند، با پیدا کردن نقاط مثبت و منفى و برطرف کردن عیبهاى خود، اعتماد به نفس بالایى پیدا مىکند، داراى تفکّر خلّاق مىشود و از بهداشت روانى خوبى برخوردار مىگردد.
۲. عکس العملهاى اجتماعى: گاهى فرد، آگاهى در مورد خود را از طریق واکنشهاى دیگران به دست مىآورد. ما از طریق مردم و فامیل، چه اطلاعاتى در مورد خودمان به دست مىآوریم؟ گاهى اوقات انتقاد، سرزنش و تحقیر مىکنند[1]و ما براساس واکنشهاى دیگران، خودمان را مىشناسیم. وقتى فردى در روابط با ما دربارۀ رفتار، عقاید و حتى قیافۀ ظاهرى ما نظریاتش را مىگوید اعتقاد او براى ما نوعى عکس العمل است که بعضى را قبول و بعضى را رد مىکنیم.
۳. مقایسۀ اجتماعى: خود بر دو نوع است: یک. مقایسه با بالا دست خود:
در این نوع مقایسه، حتّى اگر فرد در بهترین شرایط باشد، وقتى خودش را با بالاتر از خود مقایسه مىکند، دچار افت اعتماد به نفس و کاهش تفکّر خلّاق مىشود. حسادت، افزایش فشارهاى هیجانى، افزایش چشم و همچشمى، کاهش انگیزه، حسرت و استرس نیز از پیامدهاى این نوع مقایسهاند؛ دو.
مقایسه با پایینتر از خود: که باعث رضایت از خود، آرامش، صبر، عبرتآموزى، جلوگیرى از افتادن به گردابهاى سقوط و شکست و باور کردن توانایىها و استعدادهاى خود مىشود.
با استفادۀ صحیح و اصولى از این منابع، فرد مىتواند به درک درست و مثبتى از خویش برسد و از اعتماد به نفس بالایى برخوردار شود. شما مىتوانید با کمک تفکّرات زیر، اعتماد به نفس خود را افزایش دهید.
وقتى احساس ضعف و زبونى کردید، از خود بپرسید: چه چیزى باعث شده که من، به صورت فردى بیچاره و زبون در آمدهام؟ باید بىدرنگ به این پرسش، پاسخ دهید: من آدم ضعیفى نیستم. ممکن است در برخى موارد، رفتارم نشانگر ضعف و ناشیگرى باشد، ولى دلیلى وجود ندارد که براى همیشه این چنین باشد. حتّى اگر در گذشته، در رفتارم ضعف و ناتوانىاى وجود داشته، مىتوانم در آینده چنان نباشم. اگر در گذشته، چندین بار دچار شکست شدهام، دلیل قطعى بودن این پیش داورى نمىشود. من چرا باید وجود خود و توانایىهاى ذاتىام را نفى کنم؟
شکست، موجب بىآبرویى و بىاعتبارى نیست. خود را در هیچ وضعیتى، زبون و بیچاره تصوّر نکنید و دست کم نگیرید؛ چون اگر چنین روحیهاى پیدا کردید، نتیجۀ آن، جز نگرانى و اضطراب، چیز دیگرى نخواهد بود. شما داراى توانایىهاى ذاتى هستید. این، اشتباه بزرگى است که با کمترین شکست در زندگى، خود را ببازید. در چنین حالى، اگر بتوانید بدون واهمه و هیجان، رفتار خود را مورد بررسى قرار دهید، قطعاً به این نتیجه خواهید رسید که براى انجام دادن آن کار مشخّص، همۀ توان خود را به کار نگرفتهاید. بنا بر این، شما فردى زبون و بیچاره نیستید[2]. در این حال، آن صورت، شخصیت واقعى و با ارزش خود را باز خواهید یافت. رفتارى پیش بگیرید که به تثبیت موقعیت اجتماعى و ارزش انسانى شما کمک کند.
خلاصه آن که خود را دست کم نگیرید و همیشه به توانایىهایتان بیندیشید.
در درک خویشتن، راه تعادل پیش گیرید. نه زیاد به خود باور داشته باشید و نه خود را دست کم بگیرید. قضاوت شما دربارۀ خودتان نباید موردى باشد. رفتارتان را به طور منطقى ارزیابى کنید. استعدادهاى ذاتىتان را از یاد نبرید. عاقلانه و مثبت عمل کنید و از منفىبافى بپرهیزید. به ارزشهاى اجتماعى اهمیت بدهید. بین نظرهاى خود و نظرهاى دیگران در باورها، تفاوت قائل شوید و به روش منطقى قضاوت کنید. در زندگىتان روشى را انتخاب کنید که به نفع و صلاح شما و جامعه باشد.
به قضایا از زوایاى مختلف آن بنگرید. از نگرش یک بُعدى پرهیز کنید.
در این صورت، به تعادل، راه پیدا خواهید کرد و در قضاوت خود، کمتر دچار اشتباه خواهید شد. خودخواهىها را کنار بگذارید. به ناتوانىهایتان کمتر بیندیشید. در نتیجه، به بیشتر از آنچه در انتظارش بودهاید، دست خواهید یافت.[3][4]
[1] سروش، محمد علی، آه سرد، صفحه: ۱۳۹، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث. سازمان چاپ و نشر، قم - ایران، 1386 ه.ش.
[2] سروش، محمد علی، آه سرد، صفحه: ۱۴۱، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث. سازمان چاپ و نشر، قم - ایران، 1386 ه.ش.
[3] . روان شناسى اهمالکارى، ص ۹۰-۹۳.
[4] سروش، محمد علی، آه سرد، صفحه: ۱۴۲، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث. سازمان چاپ و نشر، قم - ایران، 1386 ه.ش.