فرهنگ ، تاریخ ایران و جهان

مطالبی در سبک زندگی ، تاریخ ، فرهنگ و تمدن ایران و جهان

فرهنگ ، تاریخ ایران و جهان

مطالبی در سبک زندگی ، تاریخ ، فرهنگ و تمدن ایران و جهان

طبقه بندی موضوعی

بیمارى ختم چیست‌؟

يكشنبه, ۹ مهر ۱۴۰۲، ۰۲:۱۲ ب.ظ

 


همان طور که قبلاً توضیح داده شد، بیمارى ختم و بیمارى طبع یکى است و به همین جهت در روایت ختم به طبع تفسیر شده است و این دو کلمه هر دو به «مهر شدن قلب» ترجمه مى‌شوند.

بنا بر این، بیمارى ختم مانند بیمارى طبع، عبارت است از پیدایش حالت و طبیعت خاصى در اندیشه و روان انسان که مانع شناخت‌هاى عقلى و قلبى است.

البته از هر یک از این دو تعبیر نکتۀ ویژه‌اى را مى‌توان استنباط کرد:

نکته‌اى که در تعبیر طبع وجود دارد این است که این بیمارى سبب مى‌شود طبیعت اولیۀ انسان تغییر کند و ناشایستگى به صورت طبیعت ثانوى او در آید.

و نکته‌اى که در تعبیر ختم به نظر مى‌رسد این است که بیمارى اندیشه و روان، در اوج شدت، سبب مى‌شود که با تغییر طبیعتِ نخستین انسان، کار او در این جهان پایان یابد و پروندۀ تبهکارى‌اش مختومه و هلاکتش قطعى گردد:

«خَتَمَ اللّٰهُ عَلىٰ قُلُوبِهِمْ وَ عَلىٰ سَمْعِهِمْ وَ عَلىٰ أَبْصٰارِهِمْ غِشٰاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذٰابٌ عَظِیمٌ‌.[1]

خداوند بر دل‌ها و گوش‌هاى آنان مهر نهاده است و بر چشم‌هایشان پرده‌اى افتاده و براى آنان عذابى دردناک است».

و اما این که چرا و چگونه انسان مبتلا به بیمارى ختم مى‌شود، پاسخ این سؤال را باید در سورۀ جاثیه جویا شد:

«أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلٰهَهُ هَوٰاهُ وَ أَضَلَّهُ اللّٰهُ عَلىٰ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلىٰ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلىٰ بَصَرِهِ غِشٰاوَةً فَمَنْ یَهْدِیهِ مِنْ بَعْدِ اللّٰهِ أَ فَلاٰ تَذَکَّرُونَ‌.[2]

آیا دیدى آن کس را که هوس خود را خداى خود گرفته است و خداوند او را براساس علم گمراه نموده و بر گوش و قلبش مهر نهاده و بر دیده‌اش مانعى قرار داده است‌؟ چه کسى بعد از خدا او را هدایت مى‌کند؟ آیا هشیار نمى‌شوید؟».

یعنى هواپرستى سبب مى‌شود که انسان هوسران به تدریج به بیمارى ختم مبتلا شود و در این صورت گوش عقل و دل او مهر و موم مى‌شود و دیدۀ بصیرت وى کور مى‌گردد. و هنگامى که خداوند راه‌هاى شناخت عقلى و قلبى را بر انسان مسدود کرد، دیگر هیچ کس نمى‌تواند او را هدایت و راهنمایى کند.[3]

 

[1]  . بقره: آیۀ ۷.

[2]  . جاثیه: آیۀ ۲۳.

[3] محمدی ری‌شهری، محمد، مبانی شناخت، صفحه: ۳۵۲، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث. سازمان چاپ و نشر، قم - ایران، 1388 ه.ش.

  • محمد مهدی حبیبی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی