تربیت فرزندان در آینه دین
مقدمه
تربیت فرزند یکى از مهمترین وظایف والدین و مربیان در عرصه زندگى است. تربیت به معناى شکوفا نمودن استعدادهاى درون انسانها و هدایت غرائز نهفته آنان به سوى قله کمال و رستگارى مىباشد.تربیت کلید واژه تشکیل تمدن انسانی می باشد و از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در جوامع مختلف این موارد مشاهده می شود که فرهنگ ها با یکدیگر متفاوت می باشد و این در حوزه رفتاری و خانوادگی و سایر موارد بیشتر است و این از تربیت های مختلف آن ها نشات می گیرد.دین و مذهب و تربیت دینی یکی از گزینه های انسانی است که فرزندان خود را با آن آموزش است و از آن استفاده می کنند یا خود یا از مربیان متخصص در این زمینه استفاده می کنند. در این نوشتار به برخی از ویژگی های تربیت و آموزش دینی پرداخته می شود.
تربیت یعنى چه؟
تعریف یک مفهوم بسیار اهمیت دارد و در ابتدا به تعریف تربیت می پردازیم:
تربیت مجموعه تلاشهایى است، سنجیده و منظم براى نیل به هدفهاى مشخص و شکوفا سازى توانهاى بالقوه در تمام ابعاد وجودى انسان و به عبارت دیگر مىتوان تربیت را انتقال میراثهاى فرهنگى مطلوب و ارزشمند از نسلى به نسل دیگر دانست.
به طور کلى، مجموعه تلاشها، فرصتها، اقدامات، امکانات و برنامهها از بدو انعقاد نطفه تا واپسین دم حیات براى رشد و شکوفا سازى توانهاى بالقوه فرد به طور همه جانبه تا رسیدن به حداکثر ظرفیت را تربیت مىنامیم.
از آنجایى که امامان معصوم شیعه (علیهم السلام) بهترین شیوههاى تربیتى فرزند را فرا روى پیروان خود نهادهاند، زندگى پر افتخار آنان مىتواند به عنوان موفقترین الگوهاى تربیتى در طول تاریخ بشر مطرح شود. در این بخش روشهاى تربیت فرزند را در سیره و سخن امام باقر (ع) بررسى نموده و برخى نکتههاى قابل توجه را ارائه مىنماییم.
نقش تربیتى والدین
پدر و مادر به عنوان دو رکن اساسى خانواده بیشترین نقش را در تربیت فرزندان ایفا مىکنند. مادر از زمان انعقاد نطفه تا دوران نوجوانى ارتباطى تنگاتنگ با کودک دارد. خصلتها، اندیشهها، افکار و رفتار مادر بیشترین تأثیر را در ساختار شخصیتى یک نوجوان به جاى مىگذارد. مادر همانند یک معلم، مربى و الگوى گفتارى و رفتارى کودک به حساب مىآید.
او یکى از عوامل مؤثر تربیتى از نظر محیطى و وراثتى است. به این جهت براى پرورش فرزندان سالم و صالح، باید از زمان ازدواج در اندیشه انتخاب مادر شایسته براى فرزندان بود. چرا که از منظر حضرت باقر (ع) تربیت کودک از همان مرحله آغاز مىشود.
امام باقر (ع) در روایتى به تأثیر شیر مادر در اطفال اشاره کرده و به محمد بن مروان فرمود:
«اسْتَرْضِعْ لِوَلَدِکَ بِلَبَنِ الْحِسانِ، وَایَّاکَ وَالْقِباحِ، فَانَ اللَّبَنَ قَدْ یُعْدى[1]؛
براى شیر دادن به فرزندت از دایههاى خوشرو و زیبا استفاده کن و از زنان بد صورت و قبیح برحذر باش، زیرا شیر گاهى (صفات و ویژگىهاى روحى مادر را به فرزند) منتقل مىکند.»
در این گفتار امام پنجم (ع) از تأثیر شیر مادر در انتقال زشتىها و زیبایىهاى ظاهرى مادر به فرزند سخن به میان آورده است. بنابراین نقش وراثتى و محیطى مادر در تربیت فرزندان نباید مورد غفلت قرار گیرد.
گذشته از تأثیر مادران در نسل آینده، وجود پدر نیز به عنوان مدیر خانواده نقش به سزایى در ساختار شخصیتى کودک دارد. طبق فرموده امام باقر (ع)، صلاحیت و شایستگىهاى پدر از جمله خصلتهایى است که در پرتو آن فرزندان از انحرافات و کجروىها محفوظ مىمانند. آن حضرت فرمود:
«یُحْفَظُ الْاطْفالُ بِصَلاحِ آبائِهِمْ[2]؛
اطفال در سایه صلاحیت و شایستگى پدرانشان [از انحرافات] مصون مىمانند.»
در حقیقت مجموعه اعمال، رفتار و گفتار پدر، در شکلگیرى شخصیت آینده کودک کار ساز خواهد بود. افزون بر این پدر به عنوان مدیر اقتصادى خانواده مىتواند با کسب در آمد صحیح و به دست آوردن روزى حلال در روحیات و صفات کودک، تأثیر قابل توجهى داشته باشد. به همین جهت امام باقر (ع) به پدرانى که تلاش مىکنند سفرههاى منازل
خود را با روزى حلال بیارایند مژده مىدهد که: «آنان در روز قیامت با سیمایى نورانى همانند ماه شب چهارده با خداوند ملاقات خواهند نمود.
لَقَى اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَوَجْهُهُ مِثْلُ الْقَمَرِ لَیْلَةَ الْبَدْرِ.[3]»
تکریم شخصیت کودک
مربى شایسته با بهرهگیرى از روشهاى متنوع، به تکریم شخصیت کودک مىپردازد و از این طریق زمینه تربیت صحیح و اعتلاى صفات نیک را در وجود او فراهم مىسازد. او مىداند که مهمترین مشکل کودکان و نوجوانان، احساس حقارت و عدم اتّکا به نفس است و انسان همان طور که به آب و غذا نیازمند است به تکریم و توجه دیگران نیاز دارد، بلکه این نیازهاى عاطفى و معنوى او به مراتب بیشتر از نیازهاى جسمانى اوست.
عمدهترین دلیل ناسازگارى در فرزندان و علت بسیارى از ناهنجارىها را باید در احساس حقارت و کم توجهى والدین به فرزند جست وجو نمود. این فقر روحى و روانى را مىتوان از راههاى زیر بر طرف نمود:
گزینش نام نیک
نام هر شخص نشانگر اعتقادات، ملیّت، فرهنگ و خواستههاى درونى او و خانوادهاش مىباشد. اسمى که براى یک کودک انتخاب مىشود در تکریم و تحقیر شخصیت وى نقش دارد. کودکانى که نام زیبا و پسندیده دارند، غالباً مورد تقدیر و توجه دیگران هستند و از شنیدن تمجیدها و افتخاراتى که نامشان موجب آن است لذت مىبرند؛ بر عکس کسانى که والدین آنان هنگام انتخاب نام به معنى و محتواى آن بى توجه بوده و یک اسم نامناسب و بیگانه از فرهنگ خودى را براى فرزند خود انتخاب کردهاند، در آینده احساس حقارت نموده و احیاناً مورد ملامت و سرزنش قرار خواهند گرفت. در سیره امام باقر (ع) به این نکته توجه خاصى مبذول شده است. آن حضرت در مورد انتخاب نام زیبا براى فرزندان چنین رهنمود مىدهد:
«اصْدَقُ الْاسْماء ماسُمِّىَ بِالْعُبُودِیَّةِ وَافْضَلُها اسْماءُ الْانْبیاءِ[4]؛
دوست داشتنىترین اسمها آن است که حاکى از بندگى خدا باشد و بهترین آنها نامهاى پیامبران است.»
امام پنجم (ع) نامهاى فرزندان خویش را نیز از بهترین نامها برگزیده بود. نامهاى فرزندان آن حضرت بدین ترتیب است:
1- جعفر (ع)
2- عبداللَّه
3- ابراهیم
4- على
5- زینب
6- ام سلمه[5]
پیشواى پنجم به این شیوه تربیتى آن چنان اهمیت مىداد که حتى دستور داده بود پایینترین طبقات اجتماع را هم با القاب و نامهاى تحقیرآمیز صدا نکنند، بلکه با بهترین نامها از آنان یاد کنند و مىفرمود:
«سَمُّوهُمْ بِاحْسَنِ اسْمائِهِمْ[6]؛
با نیکترین نامشان آنها را صدا بزنید.» و به این ترتیب از توهین و تحقیر شخصیت آنان جلوگیرى مىنمود.[7]
ابراز محبت به فرزند
فرزندان گلهاى بوستان زندگى اند و کام تشنه ى آنها جز با محبت والدین سیراب نمى گردد، هر نوع کوتاهى در سیراب نمودن عطش روحى آنان اثرى جز پژمرده شدن این گلهاى معطر در پى نخواهد داشت. برخى والدین از نقش محبت در رشد معنوى و حتى جسمانى فرزندان خود غافلند و کمتر به اهمیت و تاثیر سحرآمیز آن توجه دارند در حالى که محبت دارویى شفابخش بسیارى از دردها است. بسیارى از ناسازگاریها و پرخاشگرى هاى فرزندان را با محبت مى توان پیشگیرى نمود. نکته ى مهم در محبت و عاطفه به فرزندان اظهار و ابزار آن است چه بسا والدینى که فرزندان خود را بسیار هم دوست مى دارند، اما از ابزار این دوستى یا غافلند یا ناتوانند. از بهترین جلوه هاى محبت به آغوش کشیده، بوسیدن، هدیه دادن در کودکى، نوجوانى و حتى دوران جوانى فرزندان است.[8]
آن حضرت به فرزند خویش ابراز محبت مینمود و با جملات دلنشینى که از عمق جانش بر میخواست فرزند گرامى اش را مورد خطاب قرار داده و میفرمود:
بابى انت و امى انت لها (یعنى الامامه)
پدر و مادرم فدایت، تو براى مقام امامت شایستگى دارى. آن حضرت حتى در آخرین لحظات زندگى در حالى که در بستر شهادت قرار داشت از ابراز محبت به فرزند نوجوان خویش دریغ نمى ورزید؛ به احترام او بلند شده، دست به گردن فرزندش انداخته، او را در آغوش گرفته و میان چشمانش را مى بوسید.[9]
آرى محبت خیلى از دردها را درمان میکند و دلها را بسوى انسان متمایل و مجذوب میگرداند. اساسا راز توفیق پیامبر اکرم (ص و امامان معصوم (ع) در مدیریت اجتماعى و تسخیر دلهاى مردم همین عشق و علاقه و ابراز آن با تمام شکل هایش به تشنگان کوثر محبت بوده است. رسول خدا (ص) میفرمود:
ان الله عزوجل رحیم یحب کل رحیم،[10]
خداوند عزیز و جلیل، مهربان است و هر فرد مهربان را دوست دارد.
امام رضا (ع) نیز از این داروى شفابخش و کیمیاى سحرآمیز کمال بهره را مى برد. چنانکه ابزار علاقه آن گرامى به فرزند بزرگوارش با عبارات
بابى انت و امى
و شبیه آن کاملا گویاى این حقیقت است. کرامات، بخششها، تکریم محرومین، ابراز محبت به شیعیان و سایر افراد دلیل دیگرى بر این مدعاست. مولوى اثر عمیق و جاویدان ابراز مهر و عطوفت، این ابزار کارساز تربیتى را براى همگام کردن دیگران با اندیشه هاى راستین و مقرون نمودن افراد به فضائل و کمالات، اینگونه به رشته ى نظم کشیده است.[11]
احترام به فرزند
جابر بن عبداللَّه انصارى مىگوید:
روزى پیامبر مرا به همراه خود به منزل دخترش حضرت فاطمه علیها السلام برد. هنگامى که مقابل در رسیدیم، دست خود را بر در گذاشت و فرمود:
السّلام عَلَیْکُم.
- فاطمه پاسخ داد:
علیکَ السلام یا رسول اللَّه!
- آیا به داخل بیایم؟
- بله بفرمایید.
- مىتوانم با کسى که همراه من هست، داخل شوم؟
- یا رسول اللَّه! پس اجازه بدهید من حجاب خود را کامل کنم.
بعد از آنکه حضرت زهرا علیها السلام اجازه ورود داد، به همراه پیامبر به داخل منزل رفتیم.
پیامبر صلى الله علیه و آله متوجه شد که صورت زهرا از فرط ضعف به زردى گراییده است.
- دخترم چرا چهرهات اینگونه زرد شده است؟
- یا رسول اللَّه! از شدت گرسنگى است.
رسول خدا صلى الله علیه و آله دست به دعا برداشت و عرض کرد: اى خدایى که گرسنگان را سیر مىکنى و گرفتارىها را برطرف مىسازى! فاطمه دختر محمّد صلى الله علیه و آله را سیر کن!
جابر مىگوید: به خدا سوگند! بعد از این دعا بود که صورت زهرا برافروخته شد. مثل اینکه خون تازه در رگهایش جریان یافت و گرسنگىاش برطرف گردید.[12][13]
آثار تربیت صحیح
اثرات کار و فعل نیک تاثیر غیرقابل انکاری در زندگی فردی و اجتماعی دارد. و تربیت صحیح فرزند آثار خاص خود را دارد که در حدیث ذیل از امام صادق علیه السلام به آن اشار دارد.
قال الصادق (ع): ثلثة أشیاء فی کل زمان عزیزة، و هى الاخاء فی اللَّه تعالى، و الزوجة الصالحة الألیفة تعینه فی دین اللَّه عز و جل، و الولد الرشید. و من وجد الثلاثة (و من اصاب احدى الثلاثة) فقد أصاب خیر الدارین و الحظ الاوفر من الدنیا و الآخرة. و احذر أن تواخى من أرادک لطمع أو خوف أو میل أو مال أو أکل أو شرب، و اطلب مؤاخاة الاتقیاء و لو فی ظلمات الارض، و ان أفنیت عمرک فی طلبهم (لطلبهم)، فان اللَّه عز و جل لم یخلق على وجه الارض أفضل منهم بعد النبیین، و ما أنعم اللَّه على العبد بمثل ما أنعم به من التوفیق لصحبتهم.[14]
ترجمه
(باب پنجاه و پنجم در برادرى) حضرت صادق (ع) فرمود: سه چیز است که در هر زمان عزیز و پر ارزش است، و آنها عبارتند از برادرى در راه خدا، و زوجه صالحه مهربانى که یارى کند شوهر خود را در امر دین، و فرزند رشید خردمند.
و کسى که این سه چیز را دارا باشد، به خیر و صلاح دنیا و آخرت نائل گشته، و نصیب فراوان و حظ کامل برده است، و پرهیز کن از برادرى و رفاقت کسى که روى طمع یا ترس یا تمایلات نفسانى یا مال یا براى خوردن و آشامیدن با تو رفیق و برادر مىشود.
و کوشش کن که: برادرى از پرهیزکاران با حقیقت پیدا کنى، اگر چه در طلب او به زحمت بسیار دچار گردى؛ و اگر چه او در جاى دور و در ظلمات زمین باشد، زیرا که پروردگار متعال پس از انبیاء و اوصیاء آنان افرادى را که مانند یا بهتر از پرهیزکاران باشد نیافریده است، و خداوند متعال به بندهاى نعمت و توفیق نداده است که بهتر و بالاتر باشد از توفیق درک مصاحبت چنین اشخاص.[15]
شرح
زوجه صالحه براى تربیت فرزند و تدبیر منزل و اداره امور داخلى و اعانت به امور دینى مرد است. و فرزند عاقل و رشید براى کفایت و یارى کردن در امور خصوصى و زندگى خانوادگى و ادامه امور مربوط به پدر است. و رفیق حقیقى براى همراهى و دستگیرى و مساعدت در امور خارجى و اجتماعى مرد است. و چون این سه قسمت تأمین شد؛ زندگى دنیوى و اخروى مرد از هر جهت (داخلى، خارجى، اجتماعى، انفرادى) اداره شده، و معاش و معاد هر دو به صورت بهترى اصلاح مىشود.
از جان طمع بریدن آسان بود و لیکن* از دوستان جانى مشکل توان بریدن
فرصت شمار صحبت کز این دوراهه منزل* چون بگذریم دیگر نتوان به هم رسیدن[16]
نتیجه
آنچه بیان شد باید به این نتیجه رسید که آموزهای دینی از اهمیت بسیار زیادی دارد این آموزه ها هم رفتاری و روشی است.یعنی هم جنبه های رفتاری و عملی پیامبر گرامی اسلام و ائمه علیهم السلام و هم جنبه های روشی این هدایتگران بشریت را دید و به کار بست تا نسلی متدین و وفادار به تعالیم اللهی تربیت کرد.تعالیم دینی و مذهبی بهترین روش برای رسیدن زندگی ایده آل می باشد و لزوم مطالعه آنها برای این ارزشمند و پر اهمیت است.بنابراین باید از آنها درس گرفت و بکار بست.
[1] ( 1). الکافى، ج 6، ص 44، ح 12.
[2] ( 2). بحار الانوار، ج 68، ص 236.
[3] ( 1). التحفة السنیه، ص 227.
[4] ( 1). وسائل الشیعه، ج 21، ص 124، ح 1.
[5] ( 1). مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 34.
[6] ( 2). کشف الغمه، ج 2، ص 363.
[7] پاک نیا، عبد الکریم، امام محمد باقر علیه السلام سرچشمه دانش، 1جلد، فرهنگ اهل بیت علیهم السلام - قم، چاپ: اول، 1388 ه.ش.
[8] ( 1) ماهنامه ى کوثر، ش 15، ص 22-
[9] ( 2) امالى صدوق، ص 663-
[10] ( 3) امالى طوسى، ص 516-
[11] پاک نیا، عبد الکریم، ویژگى هاى امام رضا (ع) ، الخصائص الرضویة، 1جلد، نسیم کوثر - قم، چاپ: اول، 1384 ه.ش.
[12] ( 1). الکافى، ج 5، ص 528.
[13] پاک نیا، عبد الکریم، ویژگى هاى پیامبر اعظم (ص)، الخصائص النبویة، 1جلد، نسیم کوثر - قم، چاپ: اول، 1385 ه.ش.
[14] منسوب به جعفر بن محمد، امام ششم علیه السلام، مصباح الشریعة / ترجمه مصطفوى - تهران، چاپ: اول، 1360ش.
[15] منسوب به جعفر بن محمد، امام ششم علیه السلام، مصباح الشریعة / ترجمه مصطفوى - تهران، چاپ: اول، 1360ش.
[16] منسوب به جعفر بن محمد، امام ششم علیه السلام، مصباح الشریعة / ترجمه مصطفوى - تهران، چاپ: اول، 1360ش.