فرهنگ ، تاریخ ایران و جهان

مطالبی در سبک زندگی ، تاریخ ، فرهنگ و تمدن ایران و جهان

فرهنگ ، تاریخ ایران و جهان

مطالبی در سبک زندگی ، تاریخ ، فرهنگ و تمدن ایران و جهان

طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نگرش به زمان‏» ثبت شده است

در ادامه باقی نکات در بهر هگیری از زمان را می آوریم:

3. ملاقات کنندگان‏

در خانه، محل کار، خیابان و محیطهاى دیگر اجتماعى با افراد گوناگون ارتباط داریم، ولى باید توجه داشته باشیم که بسیارى از این دیدارها و ارتباطها از سود مادى و معنوى تهى است. این دیدارها وقت را نابود مى‏سازد و انسان را از پرداختن به امور مهم‏تر باز مى‏دارد.

4. اطلاعات اضافى‏

بیش‏تر انسان‏ها با اطلاعات، یادداشت‏ها، و مطالب اضافى رو به رویند. این اطلاعات که ذهن یا میز و محل زندگى‏مان را اشغال کرده است، معمولًا به نابودى وقت مى‏انجامد. بررسى، مراجعات مکرر و بیهوده و بازبینى خاطرات نهفته در لابه‏لاى آن‏ها، جز اتلاف وقت معنایى‏ ندارد. براى پیشگیرى از این هزینه جبران‏ناپذیر، باید اطلاعات کیفى موجود، پس از دسته‏بندى و نه‏ بسته‏بندى، در جاى مناسب قرار گیرند.

و اطلاعات کمّى به شکل فهرست، نمودار، جدول و غیره خلاصه شوند تا هنگام نیاز به بخشى از آن‏ها به بازبینى کل ناگزیر نگردیم و وقت بسیار هزینه نکنیم.

5. خود محورى‏

خود محورى و خویش را قطب، ناظر و فاعل همه کارها دانستن نیز به اتلاف وقت مى‏انجامد. باید در انجام کارها از تفویض اختیار و یارى همکاران و دوستان بهره برد و از هزینه کردن وقت در امور کم اهمیت پرهیز کرد. افزون بر این، خود محورى سبب فشار عصبى و تنش‏هاى روانى شدید مى‏گردد. انسان‏هاى خود محور در انبوهى از اطلاعات دست و پا مى‏زنند و همواره از کمبود وقت شکوه مى‏کنند.

6. عدم تقسیم انرژى‏

انسان از ظرفیت و انرژى محدود برخوردار است. استفاده مؤثر از وقت، به تقسیم درست انرژى بستگى دارد. بسیارى از افراد در ساعات آغازین صبح، براى مثال از ساعت 8 تا 12 چنان انرژى مصرف مى‏کنند که انرژى جایگزین نیز نمى‏تواند آن‏ها را براى فعالیت‏هاى بعدى آماده سازد. بنابراین، ساعات باقى مانده شبانه‏روزشان تحت تأثیر این خستگى مفرط و طاقت فرسا تلف مى ‏شود.

7. عدم اولویت گذارى‏

نداشتن فهرستى از کارها و مشخص نبودن اولویت‏ها، عامل دیگر نابود ساختن فرصت‏ها است. کارهاى روزانه ما سه حالت دارند:

1. امور فورى‏

2. کارهاى متوسط

3. امور عادى و معمولى‏

اگر کارها درست اولویت بندى نشود، در موضوعات جزئى و بى‏اهمیت وقت بسیار هزینه مى‏کنیم و در نتیجه نمى ‏توانیم به قدر کافى روى وظایف عمده و حساس متمرکز شویم.

داشتن یک دفترچه کوچک جهت فهرست کردن کارها بر اساس اهمیت‏شان بسیار سودمند است. گروهى از مردم، براى صرفه جویى بیش‏تر در وقت، فهرست کارها را به صورت نشان‏هاى نمادین کنار روز یا ساعت مشخص مى‏کنند. براى مثال در برابر ساعت 8 صبح، جهت پرداخت قبض برق، تصویر لامپ مى‏کشند و براى خرید لوازم التحریر 4 بعد از ظهر از شکل ساده مداد یا کتاب استفاده مى‏کنند.

8. نوع نگرش به زمان‏

نوع نگرش به زمان گویاى روش استفاده از آن است. روز، هفته و ماه دیدن زمان، به «سرقت پنهان» آن مى‏انجامد. براى جلوگیرى از این سرقت، باید زمان را دقیقه، لحظه و ثانیه ببینیم. برنامه ریزى دقیق و زمان بندى شده یعنى نجات دادن و ذخیره ساختن وقت. در پرتو این امر:

1. اهداف حرفه‏اى و شخصى سریع‏تر و مطمئن‏ تر حاصل مى‏ گردند.

2. وقت ذخیره مى ‏شود.

3. وقت کافى براى رسیدن به کارها، وظایف و فعالیت‏ها باقى مى ‏ماند.

4. فشارهاى روزمره زندگى کاستى مى‏پذیرد و انسان از عادت‏ها و روش‏هاى بهتر و مطمئن‏تر برخوردار مى‏شود.

راز موفقیت بسیارى از افراد موفق، استفاده بهینه و کارآمد از لحظات و فرصت‏هاى بسیار محدود زندگى است. این نوع بهره‏گیرى از زمان، به آن‏ها اجازه مى‏دهد:

1. نگرشى جامع و فرا گیرد داشته باشند.

2. روشمند برنامه ریزى کنند.

3. به پیشرفت حرفه‏اى و شخصى خویش پردازند.

4. هماهنگ عمل کنند.

5. آمادگى‏شان براى انجام کارها روز به روز بهتر شود.

6. در رویارویى با بحران‏ها و حوادث نامنتظره، خرسندى و تسلط داشته باشند.

7. در پایان روز از احساس مثبت بودن سرشار گردند.

8. زمان را ذخیره سازند.

9. ابهام در اهداف و مقاصد

مارک تواین مى‏نویسد: «اگر اهداف روشن نباشد، باید دو چندان زمان صرف نمود و دو چندان تلاش کرد.»[1] مدیریت زمان در بستر اهداف روشن و فعالیت‏هاى تعریف شده معنا مى‏یابد؛ چون‏ اهداف‏ محرک و مشوق فعالیت‏هایند. برنامه ریزى مبتنى بر هدف‏، روشى بهینه و پاسخ‏گو است.

آن که در برنامه‏هایش اهدافى آگاهانه و هوشمندانه پى مى‏گیرد، با استفاده از انضباط و انگیزش شخصى، بُعدى جدید در خویش پدید مى‏آورد که اصطلاحاً نیروهاى ناخودآگاه‏ خوانده مى‏شود. روشن بودن اهداف و تعیین اولویت‏ها ارتباط تنگاتنگ دارند. تعیین اولویت، اهداف روشن بسیار و آسان است و حتى مى‏توان گفت، وقتى اهداف ابهام ندارد، میزان اهمیت و اولویت آن‏ها احساس مى‏شود. ابهام در اهداف به عدم تعیین اولویت و در نتیجه از دست دادن فرصت در کارهاى کم اهمیت مى‏انجامد.

در پایان باید یادآور شد که به سازى و کیفى کردن برنامه‏ ها به فراموش نکردن این شعار مشروط است: برنامه باید نوشته شود.

برنامه، بذر فرصت‏ها است، و زمان، فصل بهار. هر که در بهار بذر نی فشاند، درو را تجربه نخواهد کرد.

باز تأکید مى‏کنیم: «برنامه ریزى یعنى نجات دادن و ذخیره سازى وقت».[2]


[1] ( 1). مدیریت زمان، لوتارجى سى ورت، توکلى نیا، نشر عصر ظهور، 1378.

[2] نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه‏ها (معاونت آموزشى و پژوهشى استادان و دروس معارف اسلامى)، پیش شماره ماهنامه پرسمان، 12جلد، مؤسسه فرهنگى و هنرى ابناء الرسول (ص) - تهران، چاپ: اول، 1392.

  • محمد مهدی حبیبی